“force feeding یا تغذیه اجباری چیست؟”
در مواردی که مادران به فرزندان خود “force feeding” یا تغذیه اجباری انجام میدهند، به رفتاری اشاره داریم که در آن مادر یا والدین به زور یا با اصرار شدید، کودک را وادار به غذا خوردن میکنند، حتی اگر کودک گرسنه نباشد یا میلی به غذا نداشته باشد. در این حالت، مادران به نوعی کنترلکننده تغذیه کودک میشوند.
نقش هیپوتالاموس و سنسورهای بدن کودک
هیپوتالاموس بخشی از مغز است که نقش مهمی در تنظیم احساس گرسنگی و تشنگی ایفا میکند. این بخش از مغز با ارسال سیگنالهایی به بدن، به فرد اطلاع میدهد که چه زمانی گرسنه یا سیر است. این سازوکار طبیعی به بدن کمک میکند که تعادل انرژی و نیازهای غذایی خود را حفظ کند. کودکان نیز به صورت طبیعی این سیستم را دارند و بدنشان میتواند به خوبی احساس گرسنگی یا سیری را شناسایی کند.
وقتی والدین به تغذیه اجباری روی میآورند، عملاً این سیستم طبیعی بدن کودک را نادیده میگیرند. آنها به جای اعتماد به سیگنالهای بدن کودک، خودشان به عنوان “کنترلکننده خارجی” عمل میکنند و به نوعی کنترل گرسنگی و سیری او را به دست میگیرند. این میتواند باعث شود که کودک درک طبیعی از گرسنگی و سیری را از دست بدهد و به جای گوش دادن به نیازهای بدن خود، منتظر دستور والدین برای غذا خوردن باشد.
اثرات منفی تغذیه اجباری:
- تداخل در توانایی کودک برای شناسایی سیگنالهای طبیعی بدنش: اگر مادر یا والدین دائماً تصمیم بگیرند که کودک چه زمانی و چقدر غذا بخورد، کودک ممکن است بهتدریج توانایی تشخیص گرسنگی و سیری را از دست بدهد و به جای آن به والدین برای دریافت این سیگنالها تکیه کند.
- ایجاد استرس و اضطراب: تغذیه اجباری میتواند باعث ایجاد استرس و اضطراب در کودک شود، زیرا او احساس میکند کنترلی روی غذا خوردنش ندارد.
- عادات غذایی ناسالم: کودک ممکن است به خوردن بیشتر از حد نیاز بدنش عادت کند، که این میتواند در آینده به مشکلاتی مانند اضافه وزن یا بیمیلی به غذا منجر شود.
بنابراین، بدن کودک به طور طبیعی توسط هیپوتالاموس تنظیم میشود و این سیستم نقش مهمی در تشخیص گرسنگی و سیری دارد. والدین باید به این سیستم اعتماد کنند و اجازه دهند کودک بر اساس نیازهای بدنی خود غذا بخورد. بهترین رویکرد این است که به جای اجبار، با تشویق کودک به غذا خوردن و ایجاد محیطی آرام و مثبت، به او کمک شود تا به سیگنالهای طبیعی بدنش گوش دهد و عادات غذایی سالمی ایجاد کند.
تغذیه اجباری از چه سنی مطرح است؟
مسئله force feeding یا تغذیه اجباری معمولاً از سنین نوزادی و کودکی مطرح میشود، اما بیشتر در سالهای اولیه کودکی، یعنی حدود ۶ ماهگی تا ۵ سالگی، اهمیت پیدا میکند. در این دوره، کودک از شیر مادر یا شیر خشک به غذاهای جامد منتقل میشود و والدین معمولاً نگران هستند که کودک به اندازه کافی مواد غذایی لازم را دریافت نمیکند.
تغذیه اجباری اغلب زمانی شروع میشود که والدین احساس میکنند کودک به اندازه کافی غذا نمیخورد یا تنوع غذایی کمی دارد. این وضعیت میتواند در نوزادی، زمانی که کودک به شروع غذای مکمل نیاز دارد، یا در سنین خردسالی، زمانی که کودکان شروع به خودمختاری در غذا خوردن میکنند، رخ دهد.
با این حال، این مسئله باید با احتیاط مدیریت شود، چرا که بدن کودکان از همان ابتدا دارای سیستمهای طبیعی برای تنظیم گرسنگی و سیری است که توسط مغز و به ویژه هیپوتالاموس کنترل میشود. اگر این سیستم نادیده گرفته شود، ممکن است اثرات منفی بلندمدتی بر روی رشد فیزیکی و روانی کودک داشته باشد.
نکته مهم: در خصوص کفایت شیردهی نوزاد یا تغذیه کودک در مقاله “نشانههای کافی بودن تغذیه کودک: چگونه از سلامت و رشد مناسب نوزاد مطمئن شویم؟” بیشتر توضیح داده ایم.