“مکانیزمهای دفاعی ناسالم: چگونه ذهن بهطور ناخودآگاه از واقعیت فرار میکند؟”
مکانیزمهای دفاعی ناسالم در روانشناسی به رفتارها و افکاری اشاره دارد که افراد به صورت ناخودآگاه برای محافظت از خود در برابر اضطراب، استرس، یا احساسات ناخوشایند به کار میگیرند. این مکانیزمها ممکن است در کوتاهمدت از فرد محافظت کنند، اما در بلندمدت میتوانند به مشکلات بیشتری منجر شوند. در ادامه برخی از رایجترین مکانیزمهای دفاعی ناسالم را با توضیحات و مثالها بررسی میکنیم:
1. انکار (Denial)
در انکار، فرد واقعیتهای ناخوشایند را نمیپذیرد یا آنها را نادیده میگیرد، به طوری که گویی وجود ندارند. این مکانیزم میتواند موقتاً از فرد در برابر اضطراب محافظت کند، اما مشکلات را حل نمیکند و ممکن است به شدت مشکل بیافزاید.
مثال: فردی که متوجه شده شریک زندگیاش به او خیانت کرده است، به جای مواجهه با واقعیت، آن را انکار میکند و میگوید: “این امکان ندارد، او هرگز این کار را نمیکند.”
2. فرافکنی (Projection)
در این مکانیزم، فرد احساسات یا تمایلاتی که در خود نمیپذیرد را به دیگران نسبت میدهد. این کار باعث میشود فرد از احساس گناه یا اضطراب ناشی از آن تمایلات یا احساسات درونی فرار کند.
مثال: فردی که خود در رابطه خیانت کرده است، ممکن است بدون دلیل به شریک زندگیاش اتهام خیانت بزند و بگوید: “من میدانم که تو به من خیانت میکنی.”
3. سرکوب (Repression)
سرکوب به معنای نادیده گرفتن یا به فراموشی سپردن افکار، احساسات یا خاطرات ناخوشایند است. این مکانیزم دفاعی میتواند موقتاً اضطراب را کاهش دهد، اما این احساسات و خاطرات ممکن است به شکلی دیگر دوباره ظاهر شوند.
مثال: فردی که تجربهای تلخ از کودکی دارد، به طور ناخودآگاه آن را سرکوب میکند و به یاد نمیآورد، اما این تجربه ممکن است در قالب اضطراب یا افسردگی در آینده خود را نشان دهد.
4. عقلانیسازی (Rationalization)
در عقلانیسازی، فرد تلاش میکند برای رفتارهای ناپسند یا ناکامیهای خود دلایلی منطقی و قابل قبول بیاورد تا از احساس شرمندگی یا گناه جلوگیری کند.
مثال: فردی که در امتحان شکست خورده است، به جای پذیرفتن کمکاری خود، میگوید: “سوالات امتحان خیلی سخت بودند و هیچکس نمیتوانست موفق شود.”
5. انتقال (Displacement)
انتقال شامل جابجایی احساسات از یک منبع تهدیدآمیز به یک هدف امنتر است. این مکانیزم به فرد اجازه میدهد تا از مواجهه مستقیم با منبع اصلی اضطراب اجتناب کند.
مثال: فردی که از رئیس خود خشمگین است، به جای ابراز خشم به او، این خشم را در خانه بر سر شریک زندگیاش خالی میکند.
6. واکنش وارونه (Reaction Formation)
در این مکانیزم، فرد احساسات یا تمایلاتی را که برایش غیرقابل قبول هستند، به شکلی کاملاً مخالف ابراز میکند. این مکانیزم به طور ناخودآگاه برای سرکوب احساسات ناخوشایند به کار میرود.
مثال: فردی که احساسات خصمانهای نسبت به همکار خود دارد، ممکن است به شکلی افراطی با او مهربان و خوشبرخورد باشد.
7. انزوا (Isolation)
در انزوا، فرد احساسات خود را از افکار مرتبط با آنها جدا میکند. این مکانیزم به فرد کمک میکند تا از درد عاطفی مرتبط با یک رویداد یا فکر فرار کند.
مثال: فردی که تجربهای تلخ از دست دادن عزیز خود را داشته است، به شکلی منطقی و بدون ابراز احساسات درباره آن صحبت میکند، گویی که این اتفاق برای او هیچ معنای عاطفی ندارد.
8. دوگانگی (Splitting)
دوگانگی به معنای تقسیم کردن همه چیز به دو دسته مطلق (کاملاً خوب یا کاملاً بد) است. این مکانیزم باعث میشود فرد نتواند جنبههای مختلف یک فرد یا موقعیت را در کنار هم ببیند.
مثال: فردی که در یک لحظه شریک زندگی خود را کاملاً ایدهآل میداند و در لحظهای دیگر به دلیل یک اشتباه کوچک او را کاملاً بیارزش میداند.
9. واپسروی (Regression)
واپسروی به معنای بازگشت به رفتارها یا مراحل رشدی قبلی در مواجهه با استرس یا اضطراب است. این مکانیزم معمولاً در مواقعی به کار میرود که فرد احساس ناامنی میکند.
مثال: فرد بالغی که در مواجهه با استرس زیاد به رفتارهای کودکانهای مانند گریه یا ناز کردن بازمیگردد.
10. خنثیسازی (Undoing)
خنثیسازی تلاشی است برای از بین بردن یا جبران کردن احساس گناه یا اضطراب ناشی از یک رفتار نامطلوب از طریق یک رفتار دیگر.
مثال: فردی که به شریک زندگی خود دروغ گفته است، با خریدن یک هدیه یا انجام یک کار خوب سعی میکند احساس گناه خود را کاهش دهد.
جمعبندی
مکانیزمهای دفاعی ناسالم در کوتاهمدت ممکن است به فرد کمک کنند تا از اضطراب و احساسات ناخوشایند فرار کند، اما در بلندمدت میتوانند مشکلات بیشتری ایجاد کنند و مانع از رشد فردی و بهبود روابط شوند. شناسایی و درک این مکانیزمها اولین قدم برای تغییر رفتارها و جایگزینی آنها با راهبردهای سالمتر و سازندهتر است.