دلبستگی

روند شکل‌گیری دلبستگی در نوزادان یک فرایند تدریجی است که از ماه‌های ابتدایی زندگی آغاز می‌شود و در طول دو سال اول زندگی تکامل می‌یابد. مراحل کلیدی این فرایند به شرح زیر است:

مرحله پیش‌دلبستگی (0 تا 2 ماهگی)

  • ویژگی‌ها: نوزادان در این مرحله به طور ذاتی به سمت انسان‌ها جذب می‌شوند و به صدا، بو و چهره مراقبان خود واکنش نشان می‌دهند. اما هنوز دلبستگی خاصی به یک فرد خاص ندارند.
  • رفتارها: لبخند زدن، گریه کردن، و پاسخ به تماس فیزیکی.

مرحله دلبستگی در حال شکل‌گیری (2 تا 6 ماهگی)

  • ویژگی‌ها: نوزادان شروع به تشخیص و ترجیح مراقبان اصلی خود می‌کنند. آن‌ها به تعاملات با این افراد با لبخند، صدا و تماس فیزیکی پاسخ می‌دهند.
  • رفتارها: دنبال کردن با چشم، لبخند زدن به مراقبان خاص، و گریه کردن کمتر در حضور مراقبان.

مرحله دلبستگی واضح (6 تا 18 ماهگی)

  • ویژگی‌ها: در این مرحله، نوزادان دلبستگی واضحی به مراقبان خود دارند و در مواقع جدایی ممکن است اضطراب جدایی را نشان دهند. آن‌ها به طور فعال به دنبال نزدیکی به مراقبان خود می‌گردند.
  • رفتارها: اضطراب جدایی، جستجوی نزدیکی، و بازگشت سریع به آرامش پس از بازگشت مراقب.

مرحله دلبستگی متقابل (18 ماهگی به بعد)

  • ویژگی‌ها: در این مرحله، کودکان شروع به درک و پیش‌بینی رفتارهای مراقبان خود می‌کنند و تعاملات پیچیده‌تری با آن‌ها برقرار می‌کنند. آن‌ها می‌توانند جدایی‌ها را بهتر تحمل کنند، زیرا می‌دانند که مراقب بازخواهد گشت.
  • رفتارها: توانایی بهتر در مدیریت جدایی‌ها، درک بیشتر از زمان و پیش‌بینی بازگشت مراقب.

نتیجه‌گیری

روند شکل‌گیری دلبستگی از همان ماه‌های ابتدایی زندگی آغاز می‌شود و در طول دو سال اول به تدریج توسعه می‌یابد. تعاملات پایدار و مثبت با مراقبان در این دوره‌های حیاتی به شکل‌گیری دلبستگی ایمن کمک می‌کند. اگرچه نشانه‌های دلبستگی از ماه‌های اولیه زندگی قابل مشاهده هستند، اما تکامل کامل این الگوها تا حدود 2 سالگی طول می‌کشد.

دلبستگی ایمن (Secure Attachment) نوعی رابطه عاطفی سالم و مطمئن بین نوزاد و مراقبش است که بر اساس پاسخ‌دهی منظم، حساس و قابل پیش‌بینی به نیازهای نوزاد شکل می‌گیرد. این نوع دلبستگی دارای ویژگی‌ها و نشانه‌های مشخصی است:

ویژگی‌ها و نشانه‌های دلبستگی ایمن

  1. اعتماد به مراقب
  • کودک به مراقب خود اعتماد دارد که به نیازهایش به موقع و مناسب پاسخ می‌دهد. این اعتماد باعث ایجاد حس امنیت و آرامش در کودک می‌شود.
  1. کشف محیط
  • کودکان با دلبستگی ایمن تمایل دارند با اطمینان محیط خود را کشف کنند، زیرا می‌دانند که می‌توانند در صورت نیاز به مراقب خود بازگردند و حمایت دریافت کنند. این کودکان بیشتر مایل به بازی و جستجو هستند.
  1. واکنش مناسب به جدایی و بازگشت
  • در مواقع جدایی از مراقب، این کودکان ممکن است ناراحت شوند، اما با بازگشت مراقب به سرعت آرام می‌شوند و دوباره به فعالیت‌های خود می‌پردازند. این نشان‌دهنده اطمینان آن‌ها به بازگشت مراقب است.
  1. ارتباط و تعامل مثبت
  • کودکان با دلبستگی ایمن به راحتی با مراقب خود تعامل می‌کنند، به چشم‌های او نگاه می‌کنند، لبخند می‌زنند و به تماس فیزیکی پاسخ می‌دهند. این کودکان به طور فعال در تعاملات اجتماعی و عاطفی شرکت می‌کنند.
  1. تنظیم هیجانی بهتر
  • این کودکان توانایی بهتری در تنظیم هیجانات خود دارند و در مواجهه با موقعیت‌های استرس‌زا کمتر دچار اضطراب می‌شوند. آن‌ها می‌دانند که می‌توانند روی حمایت و تسلی مراقب خود حساب کنند.

عوامل موثر در شکل‌گیری دلبستگی ایمن

  1. پاسخ‌دهی منظم و حساس
  • مراقبان باید به نیازهای نوزاد با حساسیت و دقت پاسخ دهند. پاسخ‌های سریع و مناسب به گریه، نیاز به تغذیه، و سایر نیازهای نوزاد به ایجاد دلبستگی ایمن کمک می‌کند.
  1. ثبات و پیش‌بینی‌پذیری
  • ثبات در مراقبت و رفتار مراقبان، به نوزادان کمک می‌کند تا دنیا را به عنوان یک مکان قابل پیش‌بینی و امن درک کنند.
  1. تعاملات مثبت و محبت‌آمیز
  • تعاملات مثبت، محبت‌آمیز و پر از عشق بین نوزاد و مراقب، پایه‌گذار یک دلبستگی ایمن است. این تعاملات شامل لبخند زدن، بازی کردن، و گفتگو با نوزاد می‌شود.
  1. محیط حمایتی و امن
  • فراهم کردن یک محیط امن و حمایت‌گر، که در آن نوزاد می‌تواند بدون ترس از آسیب یا رها شدن، به کشف و یادگیری بپردازد.

پیامدهای دلبستگی ایمن

دلبستگی ایمن اثرات مثبت طولانی‌مدتی بر رشد کودک دارد. این کودکان معمولاً روابط اجتماعی و عاطفی بهتری دارند، توانایی بیشتری در مدیریت استرس و هیجانات دارند، و در تحصیلات و موفقیت‌های شغلی بهتر عمل می‌کنند. همچنین، دلبستگی ایمن در دوران کودکی به کاهش خطر مشکلات روانی در آینده کمک می‌کند.

دلبستگی ناایمن نوعی رابطه عاطفی است که بین نوزاد و مراقبش شکل می‌گیرد و ناشی از پاسخ‌های ناپایدار، نامناسب یا غیرقابل پیش‌بینی به نیازهای نوزاد است. این نوع دلبستگی می‌تواند در سه زیرگروه اصلی تقسیم شود:

1. دلبستگی ناایمن-اجتنابی (Avoidant)

  • ویژگی‌ها: کودکانی که این نوع دلبستگی را دارند، تمایل دارند از نزدیکی و تماس با مراقبان خود اجتناب کنند. آن‌ها ممکن است ظاهر مستقل و بی‌احساس به نظر برسند و وقتی مراقب آن‌ها را ترک می‌کند یا برمی‌گردد، واکنش زیادی نشان نمی‌دهند.
  • علت: این الگو معمولاً در نتیجه پاسخ‌های مداوم بی‌تفاوت یا ناپاسخگو به نیازهای عاطفی کودک ایجاد می‌شود. کودک یاد می‌گیرد که نمی‌تواند برای برآورده شدن نیازهایش به مراقب تکیه کند و بنابراین تلاش می‌کند تا خود را مستقل و بدون نیاز نشان دهد. این تصور غلط که نوزاد گریه میکند زیاد او را بغل نکنید تا بغلی نشود در واقع شکل گیری این نوع از دلبستگی ناایمن است که به مرور دیگر تقاضایی برای در آغوش گرفتن ندارد!

2. دلبستگی ناایمن-مضطرب/دوگانه (Ambivalent/Anxious)

  • ویژگی‌ها: این کودکان تمایل دارند بسیار وابسته به مراقب خود باشند و در عین حال در هنگام جدایی یا بازگشت مراقب واکنش‌های شدید اضطراب یا خشم نشان می‌دهند. آن‌ها ممکن است به سختی آرام شوند و به نظر می‌رسد که دائماً نگران توجه و محبت مراقب خود هستند.
  • علت: این الگو معمولاً زمانی شکل می‌گیرد که پاسخ‌های مراقب به نیازهای کودک غیرقابل پیش‌بینی و ناپایدار باشد. کودک نمی‌داند چه زمانی نیازهایش برآورده خواهد شد و بنابراین به طور مداوم در حالت اضطراب قرار دارد. اگر کودک خود را کم در آغوش بگیرید یا به سرعت نیازهایش را برطرف نکنید این حالت ایجاد میشود! و به اصطلاح میگویند کودک بغلی شده است! چون برای او قابل پیش بینی نیست که اگر از آغوش شما پایین بیاید نیازهایش برطرف میشود یا نمیشود! کسی به او اهمیت میدهد یا نمیدهد! پس سریع نیازهای کودک خود را برطرف کنید! به او حس امنیت را منتقل کنید و اجازه دهید جهان را جای امنی ببیند! ایجازه ندهید ریشه های عمیق اضطراب در وجودش ایجاد شود. اگر به اصلاح کودکتان بغلی شده آنقدر او را در آغوش بگیرید و سعی کنید برنامه منظمی برای او ایجاد کنید و سریعا نیازهایش را برطرف کنید تا امنیت ذهنی او شکل بگیرد! او یک موجود نحیفی است که میترسد! در مقاله دنیای شگفت انگیز بیشتر در خصوص جهان از نگاه کودک صحبت کرده ایم.

3. دلبستگی ناایمن-آشفته (Disorganized)

  • ویژگی‌ها: کودکانی با این نوع دلبستگی ممکن است رفتارهای متناقض یا گیج‌کننده نشان دهند، مثلاً به مراقب نزدیک شوند اما همزمان از او دوری کنند. آن‌ها ممکن است علائم ترس یا سردرگمی در حضور مراقب نشان دهند.
  • علت: این الگو معمولاً در نتیجه تجربه‌های تروماتیک یا سوءاستفاده از سوی مراقب ایجاد می‌شود. کودک در این شرایط نمی‌داند که آیا مراقب منبع امنیت است یا تهدید، و بنابراین الگوهای رفتاری متناقضی بروز می‌دهد.

پیامدهای دلبستگی ناایمن

دلبستگی ناایمن می‌تواند تاثیرات طولانی‌مدتی بر روی رشد عاطفی و اجتماعی کودک داشته باشد. این کودکان ممکن است در برقراری روابط سالم در آینده مشکل داشته باشند، سطح بالاتری از اضطراب و افسردگی تجربه کنند، و در تنظیم هیجانات خود دچار دشواری شوند.

با این حال، با مداخلات مناسب و بهبود کیفیت تعاملات بین کودک و مراقب، امکان اصلاح این الگوهای دلبستگی و کمک به توسعه دلبستگی ایمن وجود دارد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *