حق داریم خب، نداریم؟


نونوا نون بی کیفیت دست مشتری میده و به خودش حق میده چون فکر میکنه مقابل زحمتی که میکشه دستمزد کمی میگیره. مشتری هم نون با کیفیت و اصلا نسوخته رو که میبینه داد و بیداد راه میندازه و اونم به خودش حق میده چون پول داده و توقع داره نون خوب و قابل خوردن تحویل بگیره.
راننده تاکسی بقیه پول مسافری که پول خورد نداشته رو محترمانه پس میده چون خسته س, و یا به خودش حق میده که کرایه رو گرون تر کرده چون نرخ تورم بالاست و به نظرش کرایه ها ارزونه و حقش بیشتره. مسافر هم شروع به بحث کردن با راننده میکنه و صداشو میبره بالا چون اونم به خودش حق میده و پولشو خوردن!!!!
یکی از پشت میزنه به ماشین یکی و کل صندوق عقب طرفو میفرسته قاطی باقالیا! راننده جلویی هم به خدمت فرستنده ی باقالی ها میرسه! و به خودش بابت رفتارش حق میده چون ماشین صفرش باقالی ای شده!
پزشک محترم زیرمیزی میگیره چون به خودش حق میده که تعرفه بیمارستان کمه و خیلی ناچیزه مقابل زحمات شبانه روزی ای که برای پزشک شدن کشیده و مسئولیتی که الان در قبال جون مریض داره.
یا مثلا خانم سر همسرش داد میزنه و به خودش حق میده چون عباس عاقا زنش رو که حتی سیکلم نداره برده سفر خارجه ولی آقای محترم ایشونو که مدرک تحصیلیشم بالاتره!!! و زحمت کش تره رو حتی تا امام زاده 60 کیلومتریشون نبرده! عاقا هم که مجبوره 4 فصله سالو سه چهار شیفته بره سره کار تا شهریه بچه ها و کرایه خونه رو بده به خودش حق میده که مثلا از خجالت خانمش در بیاد چون از صبح رفته زحمت کشیده و خسته اومده خونه وحالا خانمش عصبیش کرده و شرایط عاقا رو نمی درکه!
پس انگار همه آدما واسه هر کاری که میکنن لااقل خودشون به خودشون حق میدن و خوب اگر هم که حق دارن پس چرا به کارشون اعتراض وارده و مشکل چیه؟

چرا جواب این سوال مهمه؟ چون توی خیلی از موارد با این روش فرد به خواسته ش نمیرسه، و اگر هم برسه همراه با اعصاب خوردی زیاد بوده، از طرفی نونوا و راننده تاکسی و پزشک و مشتری … خود ماهاییم. مشتری توی صف نون همون راننده هس و مسافر تاکسی همون نونوا! در نهایت آسیب این قضیه به همه ی ما برمیگرده!

و اما جواب سوال! یکی از جوابای این سوال که چرا اعتراض وارده به رفتار بعضی آدمایی که میگن حق داشتیم اینه که حق داشتن یعنی اجازه داشتن برای منطقی برخورد کردن نه اجازه ی هرجور برخوردی. ولی اگر چه نکته ی ساده ایه ولی وقتی بعضی رفتارای آدما یا گاهی وقتا خودمون رو دقیق تر بررسی کنیم میبینیم حواسمون به این نیست که معنی حق داشتن انجام هر رفتاری نیست! جواب دادن خطا با خطا نیست. رعایت همین نکته ممکنه باعث بشه مثلا نونوا به خودش اجازه نده نون بی کیفیت بده دست مشتری, یا مشتری نون بی کیفیت رو یا برخورد غیر منطقی نونوا در جواب اعتراضش رو که دید داد و بیداد راه نندازه… همیشه یه راه بهتر و درست تری برای احیا حق وجود داره هرچند ممکنه گاهی اوقات پیدا کردنش سخت باشه…
رسالت لایفیتس رو‌ که یادت هست؟ راهکار عملی دادن! ما همه میدونیم که عصبانیت چیز خیلی خوبی نیست. بهتره که آذم عصبانی نشه، ولی توصیه ها به تنهایی قابل اجرا نیستند. ما به شما مهارت یاد میدهیم و راهکار نشان میدهیم! در مطالب آینده و در بحث مهارت کنترل خشم ریشه های عصبانی شدن و هیجانات بالا را نشانتان میدهیم. در مبحث خودشناسی کمکتان میکنیم ریشه های عصبانیت خودتان را شناسایی کنید. در مهارت تفکر نقاد و حل مسئله و همدلی به شما ابزاری میدهیم که در همچین شرایطی خودتان بتوانید راه و اقدام بهتر که نتیجه بخش باشد را بیابید و پیداش کنیم. ما به شما ماهی گیری را یاد میدهیم. کنارتان هستیم تا راهکارهای قابل اجرا

آرامش سهم همه قلب ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *