تغییر جایگزین کردن است نه حذف کردن!
نمیدانم کدام یک از شما کتاب کوتاه «چه کسی پنیر مرا جا به جا کرده است؟» را خوانده اید. من گاهی وقت ها به این فکر میکنم که چطور تا قبل از اینکه این کتاب را بخوانم زندگی میکردم! برخی کتاب ها اینگونه اند. این کتاب بسیار الهام بخش است! به شما کمک میکند که متوجه شوید «گاهی» بزرگترین دشمن انسان خود مغز اوست! بله درست متوجه شدید! مغز ما انسان ها «گاهی» احساس خطر نا به جا ایجاد میکند. هراس از تجربه کردن حوزه های جدید و چسبیدن به دنیای امنی که برای خود ساخته ایم. نکته ای که وجود دارد این دنیای امن الزاما دنیای مثبتی نیست! منظور از دنیای امن حس و احساسات آشنا است. کسی که در کودکی مرتب تحقیر شده است با حس تحقیر آشنا است. در بزرگسالی ذهن و ناخوداگاه فرد او را به مسیری هدایت میکند که حس های آشنا دارد! از جمله تحقیر! این است که میگوییم گاهی بزرگترین دشمن ما ذهن ماست! ناخوداگاهی که در کودکی آسیب دیده و خوداگاهی که ما را از تجربه حس های جدید و محیط های جدید میترساند. اسپنسر جانسون در کتاب چه کسی پنیر مرا جابجا کرد به شما اطمینان میدهد که رها کردن روش‌های ناکارآمد گذشته و چیزهایی که مدت‌هاست به آن‌ها خو گرفته‌ایم، نه‌تنها به ضرر شما نیست؛ بلکه علاوه‌بر هدایت کردن شما به سمت موفقیت و بهره‌وری بالاتر، احساس آزادی و آرامش زیادی را هم برایتان به ارمغان خواهد آورد
همیشه قبل از هر چیزی باید صورت مسئله را درک کرد. در مورد مفهوم «تغییر» هم همینطور است. اول باید دید تغییر به چه معناست. تغییر یعنی دگرگونی ایجاد کردن! نکته اساسی که ممکن است در مورد تغییر باعث مقاومتمان شود این است که گاهی تغییر را با حذف کردن اشتباه میگیریم! تغییر بخصوص در حوزه رفتار انسان ها به معنای حذف کردن نیست. بلکه تغییر به معنای «جایگزین کردن» است!!! اگر روشی ناکارآمد است روش های جدید را امتحان کن و روشی کارآمد را جایگزینش کن. از رها کردن مسائل ناکارآمد نهراسید! تا زمانی که دو دستی از نظر ذهنی به مسائل ناکارآمد چسبیده اید نمیتوانید درهای بیشمار دیگری که به رویتان باز میشود را ببینید! این رها کردن به هیچ عنوان به این معنا نیست که مثلا اگر از شغلتان رضایت ندارید امروز درخواست استعفا دهید! رها کردن به معنای «پذیرش» این است که مثلا من در حال حاضر از شرایط شغلی که در آن هستم رضایت کافی ندارم. حال باید مجهز به مهارت خودشناسی باشید، مهارت تفکر نقاد، و مهارت حل مسئله تا ابتدای امر متوجه شوید علت واقعی این عدم رضایت چیست؟ اما با «پذیرش» نارضایتی از شغلتان است که راهکارها و فرصت های پیش رویتان را نادیده نمیگیرد! همیشه یادتان باشد که به الگوها توجه کنید! جایی که مشکلات تکراری،بحث های تکراری، آسیب های تکراری در کار است پای الگو در میان است. همیشه به من بی توجهی میشود، همیشه حق مرا میخورند، همیشه مرا اذیت میکنند، همیشه شکست میخورم، هیچ کسی مرا درک نمیکند، هیچ کسی مرا دوست ندارد، هیچ وقت آرامش نخواهم داشت ! «همیشه» «هیچ وقت» «هیچ کس» «همه» ای که در کلام و ذهنتان در مورد موضوعی وجود دارد یعنی الگو! الگوی ناکارآمد درست چیزی است که باید دست به کار جایگزین کردنش با الگویی کارآمد شوید! چه ایرادی دارد وقتی چیزی اذیتتان میکند به دنبال جایگزین کردن چیز بهتر به جای آن باشید؟ مراقب باشید ذهنتان فریبتان ندهد و شما را نترساند که نه بچسب به همین مسئله ناکارآمد! بچسب به همین حس تحقیر!! از ظرف بیسکوییتی که جلویتان گرفته میشود بیسکوییت تکه تکه شده را برندارید و برای خودتان ارزش قائل شوید. تغییر و جایگزین کردن را از برداشتن بیسکوییت سالم از میان بیسکوییت های خرد شده شروع کنید! تغییر حذف کردن نیست، جایگزین کردن چیزی بهتر است. ما رسالت خود را فراموش نمیکنیم، فقط از این درس متوجه این داستان شوید که تغییر جایگزین کردن چیزی بهتر است. جهان هستی جوری طراحی و برنامه ریزی شده است که اگر مصمم باشید برای هر موضوعی راه های آن را مقابلتان قرار میدهد. در مهارت تفکر نقاد خطاهای ذهنی را نشانتان میدهیم، در مهارت خودشناسی با انواع «من» و الگوهای آسیب رسان ناخوداگاهتان آشنا میشوید، در مهارت تصمیم گیری و حل مسئله نیز نکاتی به شما ارائه میکنیم که بدانید ایراد اصلی کار کجاست و مسئله برایتان شفاف شود تا تصمیمات درستی اتخاذ کنید. نگران نباشید لایفیتس تا ارائه راهکارهای دقیق کنار شماست!
