مهارت حل مسئله، کلید تعهد و مسئولیت پذیری
براساس روانشناسی سیستم پاداش و انگیزه، وقتی فردی مهارت حل مسئله را ندارد، تعهد ناپذیری او میتواند به طور ناخودآگاه از طریق مکانیزمهای زیر رخ دهد:
- کاهش پاداشهای درونی و بیرونی: سیستم پاداش در مغز به تشویق فرد برای انجام فعالیتهایی که منجر به نتایج مثبت میشود، کمک میکند. وقتی فرد مهارت حل مسئله را ندارد، کمتر موفق به حل مسائل و دریافت پاداشهای مثبت (مثل تحسین یا حس موفقیت) میشود. این کاهش پاداشها باعث کاهش انگیزه و در نتیجه تعهد ناپذیری میشود.
- ترس از عدم دریافت پاداش: وقتی فرد تجربه عدم موفقیت در حل مسائل را دارد، سیستم پاداش او پیشبینی میکند که تلاشهای بعدی نیز به نتیجه نمیرسد و پاداشی دریافت نمیشود. این پیشبینی منفی باعث میشود فرد به طور ناخودآگاه از تعهد به مسئولیتهای جدید خودداری کند تا از ناامیدی و عدم دریافت پاداش جلوگیری کند.
- تقویت رفتارهای اجتنابی: هر بار که فرد از پذیرش مسئولیت و تعهد خودداری میکند، استرس و اضطراب ناشی از احتمال شکست کاهش مییابد. این کاهش استرس خود به عنوان یک پاداش منفی عمل میکند و رفتار اجتنابی را تقویت میکند. به مرور زمان، این چرخه معیوب باعث تعهد ناپذیری بیشتر میشود.
- ضعف در تجربه پاداشهای درونی: افرادی که در حل مسئله موفق نیستند، کمتر از تجربه پاداشهای درونی مثل حس رضایت و افتخار بهرهمند میشوند. این ضعف در تجربه پاداشهای درونی باعث کاهش انگیزه برای پذیرش تعهدات جدید میشود.
- پاداشهای بیرونی منفی: ناتوانی در حل مسائل میتواند منجر به دریافت بازخوردهای منفی از دیگران (مثل انتقاد یا سرزنش) شود. این پاداشهای بیرونی منفی باعث میشود فرد از ترس دریافت بازخورد منفی دیگر، از پذیرش تعهدات جدید خودداری کند.
در مجموع، سیستم پاداش و انگیزه در مغز فردی که مهارت حل مسئله ندارد، به گونهای عمل میکند که اجتناب از تعهدات و مسئولیتها را تقویت میکند، زیرا فرد به دنبال کاهش استرس و پیشگیری از ناامیدی است. این مکانیزمهای ناخودآگاه به تدریج به تعهد ناپذیری منجر میشوند.