“رازهای ساختن یک رابطه بینقص: مقابله با دفاعهای روانی در ارتباط زوجی”
مهارتهای مقابله با دفاعهای ناکارآمد در ارتباط زوجی از منظر روانشناسی
مکانیزمهای دفاعی ناسالم، مانند فرافکنی، انکار، سرکوب، … که مفصل در مقاله مربوطه توضیح داده شده اند، راههایی هستند که افراد به طور ناخودآگاه برای محافظت از خود در برابر اضطراب و استرس به کار میگیرند. در روابط زوجی، این مکانیزمها میتوانند به طور قابلتوجهی به ارتباط و صمیمیت آسیب بزنند. بنابراین، توسعه مهارتهای مقابله با این مکانیزمها برای حفظ یک رابطه سالم ضروری است. در ادامه، چند مهارت کلیدی برای مقابله با دفاعهای ناکارآمد در ارتباط زوجی به همراه مثالهای مرتبط آورده شده است:
1. خودآگاهی و شناخت دفاعها
اولین گام در مقابله با دفاعهای ناکارآمد، شناسایی و آگاهی از آنهاست. فرد باید بتواند تشخیص دهد که چه زمانی از این مکانیزمها استفاده میکند و به جای مواجهه با مشکلات، از آنها فرار میکند.
مثال: فرض کنید یکی از اعضای زوج هنگام مواجهه با انتقاد شریک زندگی خود، به جای پذیرش و بحث سازنده، به طور ناخودآگاه شروع به دفاع و توجیه رفتار خود میکند. در اینجا، خودآگاهی میتواند به فرد کمک کند تا متوجه شود که از مکانیزم دفاعی “عقلانیسازی” استفاده میکند و به جای آن، سعی کند انتقاد را بپذیرد و بهطور سازنده به آن پاسخ دهد.
2. ارتباط موثر و باز
برقراری ارتباط صادقانه و باز، یکی از مهمترین مهارتها برای مقابله با دفاعهای ناکارآمد است. وقتی افراد بتوانند احساسات، افکار و نیازهای خود را بدون ترس از قضاوت یا سرزنش بیان کنند، دفاعهای ناسالم کمتر بهکار گرفته میشوند.
مثال: فرض کنید یکی از زوجین احساس ناامنی میکند و بهطور ناخودآگاه این احساس را به شریک زندگی خود فرافکنی میکند. با یادگیری مهارتهای ارتباط موثر، این فرد میتواند به جای فرافکنی، بهصراحت درباره احساساتش صحبت کند و بگوید: “من احساس ناامنی میکنم و نیاز دارم در این مورد با هم صحبت کنیم.”
3. مدیریت احساسات و خودمهاری
یادگیری مهارت مدیریت احساسات و خودمهاری به افراد کمک میکند تا در مواجهه با شرایط استرسزا، واکنشهای فوری و ناخودآگاه نشان ندهند و به جای آن، با آرامش و تعقل به مسائل رسیدگی کنند.
مثال: اگر یکی از اعضای زوج پس از یک روز کاری سخت با خشم به خانه بازگردد و این خشم را بهطور ناخودآگاه بر سر شریک زندگیاش خالی کند (انتقال)، با یادگیری مدیریت احساسات میتواند پیش از واکنش نشان دادن، لحظهای مکث کند، نفس عمیق بکشد و بهطور منطقی با احساساتش برخورد کند.
4. حل مسئله به صورت مشترک
یکی از راههای موثر برای مقابله با دفاعهای ناسالم، حل مسئله به صورت مشترک است. این رویکرد به زوجها کمک میکند تا به جای سرزنش یا فرار از مشکلات، به طور مشترک به دنبال راهحلهایی برای مسائل باشند.
مثال: فرض کنید یکی از زوجین بهجای مواجهه با مشکلات مالی، آنها را انکار میکند. با تمرین حل مسئله مشترک، این فرد میتواند به همراه شریک زندگیاش به بررسی وضعیت مالی بپردازد و برنامهای برای مدیریت هزینهها تدوین کند، به جای اینکه مشکلات را نادیده بگیرد.
5. توسعه همدلی و درک متقابل
همدلی به معنای تلاش برای درک احساسات و دیدگاههای شریک زندگی است. این مهارت به کاهش تنشها و سوءتفاهمها کمک میکند و باعث میشود که زوجها کمتر به دفاعهای ناسالم متوسل شوند.
مثال: وقتی یکی از اعضای زوج متوجه میشود که شریک زندگیاش به دلیل یک مشکل شخصی دچار استرس است و واکنشهای دفاعی نشان میدهد، به جای مقابله، سعی میکند احساسات او را درک کند و از او حمایت کند. این رویکرد میتواند به کاهش دفاعهای ناسالم مانند انزوا یا سرکوب کمک کند.
6. پذیرش و بخشش
پذیرش اشتباهات و بخشش یکدیگر به زوجها کمک میکند تا به جای تمرکز بر روی اشتباهات گذشته و استفاده از مکانیزمهای دفاعی مانند انکار یا توجیه، رابطهشان را تقویت کنند.
مثال: فرض کنید یکی از زوجین مرتکب اشتباهی شده و به جای پذیرش آن، سعی میکند با عقلانیسازی رفتار خود را توجیه کند. با تمرین پذیرش و بخشش، این فرد میتواند اشتباهش را بپذیرد، از شریک زندگیاش عذرخواهی کند و بهجای پافشاری بر توجیهات نادرست، به دنبال اصلاح رابطه باشد.
7. درمان روانشناختی و مشاوره زوجی
در مواردی که دفاعهای ناسالم عمیقاً ریشهدار هستند و بهطور مکرر در رابطه ظاهر میشوند، مراجعه به یک مشاور یا رواندرمانگر میتواند مفید باشد. مشاوره میتواند به شناسایی و مدیریت این دفاعها کمک کند و ابزارهای سالمتر برای مقابله با مشکلات را به زوجها ارائه دهد.
مثال: زوجی که به طور مکرر دچار مشکلات ارتباطی و تنشهای شدید میشوند، ممکن است از مکانیزمهای دفاعی مانند انزوا یا فرافکنی استفاده کنند. با کمک مشاور، این زوج میتوانند این مکانیزمها را شناسایی کرده و راهبردهای سالمتری برای ارتباط و حل مسئله یاد بگیرند.
جمعبندی
مقابله با دفاعهای ناکارآمد در رابطه زوجی نیازمند آگاهی، تمرین و تقویت مهارتهای ارتباطی، خودمدیریتی و همدلی است. با تمرین این مهارتها، زوجها میتوانند به جای استفاده از دفاعهای ناسالم، با مشکلات به شکلی سازنده و موثر روبهرو شوند و رابطهای سالم و پایدارتری ایجاد کنند.